نتایج جستجو برای عبارت :

استمزاج

معنی کلمه بالا تو دهخدا اینطوری نوشته:
استمزاج . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) مزاج دانی کردن . (وطواط) (غیاث ).- استمزاج کردن ؛ زمینه بدست آوردن . استفسارکردن 
 
و در فرهنگ عمید اینطوری نوشته شده:
 
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] صحبت کردن با کسی برای شناختن میل و خواهش او؛ رٲی و عقیده و ارادۀ کسی را در امری جویا شدن.
 
 

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها